چگونه رابطه عاطفی خود را ارزیابی کنیم؟
رابطه
احتمالاً همه ما این تجربه را داریم که در اکثر موارد در ابتدای ورود به یک رابطه عاطفی جدید، دوره شیرین چندماههای را میگذرانیم. شیرینی و جذابیت تجارب در اوایل آشنایی دلایل متعددی دارد از جمله اینکه ما با فردی با دنیای روانی، نگاه، عادات و رفتارهای جدید آشنا شدیم و این ناشناخته بودن به خودی خود به جذابیت او در ذهن ما کمک میکند و انگیزه کشف و شناخت آن فرد را در ما بیدار میکند. جدا از این، تجربه کردن اولین بارها همراه با او، کشش جنسی نسبت به او، امید به داشتن یک ارتباط ایدهآل و کوتاه بودن مدت زمان آشنایی برای ایجاد تعارض در چندماه اول یک رابطه دست به دست هم میدهند تا توجه ما را به نحوی گزینشی کنند که فقط به جذابیتها و نکات مثبت فرد مقابل توجه کنیم و این موارد را در ذهن خود بزرگ کنیم. نتیجه این است که سیستم انتقال دهنده عصبی دوپامینی در مغز ما فعال میشود و یک دوره رویایی با خاطرات شیرین برایمان رقم میخورد.
اما چیزی نمیگذرد که این دوران رویایی به سر میآید. به مرور با جرقه زدن اولین اختلاف نظرها و تعارضها و تمام شدن تجربهی اولین بارهای مشترک، این دوران سراسر سفید هم دیر یا زود تمام میشود و جای خود را به دوره شناخت اصیل، سبک و سنگین کردن ارتباط، بررسی مشکلات و سعی در حل چالشهای دو نفره میدهد. در این دوران است که برای اولین بار از خودمان میپرسیم «یک ارتباط خوب یا بد چه نوع ارتباطیست؟» نوع پاسخی که به این سوال میدهیم بسیار تعیین کنندهست. چرا که پاسخ درستتر به این سوال منجر به گذراندن سالم تر این دوره میشود و نهایتا یا باعث شکلگیری یک ارتباط امن، سالم و سرشار از احساس عمیق دوست داشتن میشود و با فعال کردن مداوم و ملایم سیستم اوکسیتوسین در مغز، آرامش خیال، اعتماد و امنیت در یک ارتباط طولانی مدت را برایمان فراهم میکند یا به ما کمک میکند که به صورت سازگارانهای به ارتباط ناسالم و نامناسبی که امید چندانی به بهبودش نیست خاتمه بدهیم و آسیب روانی کمتری ببینیم.

رابطه خوب و معیارهای آن
اگر بخواهیم در خصوص معیارهای یک ارتباط خوب صحبت کنیم اول از همه باید به این نکته اشاره کنیم که تحقیقات نشان میدهد اگرچه برای آشنا شدن، فردی با ویژگیهای متضاد با خودمان برای ما جذاب به نظر میرسد، هرچه شباهت بین دو نفر از نظر ملاکهای مختلف مثل طبقه اجتماعی و اقتصادی، سن، سطح تحصیلات، فرهنگ خانوادگی، ارزشها، ویژگیهای شخصیتی و ظاهری و… بیشتر باشد، احتمال رضایت و پایداری در آن ارتباط بیشتر میشود. اما جدا از این معیار اولیه، دو معیار مهم برای ارزیابی یک ارتباط وجود دارد.
معیار اول: میزان رشد کردن ما در رابطه
از مهمترین معیارهای ارزیابی یک ارتباط این است که در یک بررسی کلی این ارتباط چقدر و چگونه روی روند رشد ما در جنبههای مختلف زندگیمان اثر گذاشته است؟ یعنی بودن با یک نفر چقدر از نظر اجتماعی، شغلی، علمی و روانی موجب رشد ما شده یا لااقل جلوی رشد طبیعی ما را نگرفته است؟ این معیار از این نظر اهمیت دارد که هرچقدر بودن در یک ارتباط انرژی روانی بیشتری از ما بگیرد و انطباق و سازگار شدن در آن درگیری ذهنی و روانی بیشتری برای ما ایجاد کند، کمتر میتوانیم به رشد و پیشرفت در سایر ابعاد زندگی شخصیمان بپردازیم. این معیار را میتوانیم با نظرخواهی از اطرافیانمان برآورد کنیم تا دید کلیتری نسبت به خودمان به دست بیاوریم.
معیار دوم: احساس ما به خودمان در رابطه
معیار مهم دیگر برای ارزیابی یک ارتباط این است که چقدر «خودِ در رابطهمان» را دوست داریم؟ این معیار بیش از همه به تجربه و مشاهدهی ما از خودمان برمیگردد. ممکن است در ارتباط با یک نفر خودمان را خوشرو، مسلط و مهربان ببینیم و در نتیجه احساس دوستداشتنی بودن بکنیم و در ارتباط با فرد دیگر عصبی و تنیده باشیم و احساس نازیبایی، کاستی و حقارت بکنیم. بخشی از این تفاوت در ما به این برمیگردد که فرد روبروی ما به شکلی ناخودآگاه ما را به سمت ویژگیهای خاصی هدایت میکند. در روانکاوی به این حالت در رابطه، «همانندسازی فرافکنانه» گفته میشود. مانند شرایطی که فرد مقابل ما اصرار دارد که ما فردی بداخلاق و عصبی هستیم و ناخودآگاه و به صورت بسیار ظریف به نحوی ما را دستکاری و تحریک میکند که نهایتاً واقعاً با او به صورت عصبی و تکانشی رفتار میکنیم.
پس اگر به دو معیار قبلی که لزوما کافی هم نیستند اکتفا کنیم، ارتباط خوب ارتباطیست که فرد را رشد بدهد یا حداقل جلوی رشد طبیعی او را نگیرد و فرد در رابطه احساس خوشایندی را نسبت به خودش تجربه کند و خود در ارتباطش را دوست داشته باشد. البته فراموش نکنیم که هر رابطهای به محض اینکه دچار مشکل شد و در این بررسیها نمره قبولی نگرفت، محکوم به شکست نیست. مهم این است که در قدم اول معیارهای درستی برای ارزیابی ارتباطمان داشته باشیم. بعد از آن اگر هر دو طرف به امکان بازسازی ارتباط، گفتوگوی سازنده، اصلاح مشکلات و رجوع به درمانگر حرفهای باور داشته باشند و رابطه سالم و رضایتبخش را بیشتر محصولی «ساختنی» بدانند تا گنجی «یافتنی»، امکان بهبود و ترمیم برای بسیاری از روابط وجود دارد.
نیلوفر عابدینی